تشکیک

 اصطلاحی در منطق و فلسفه . در لغت به معنای به شک و تردید انداختن و در اصطلاح ویژگی الفاظی است که قسم متوسط میان الفاظ متواطی و مشترک اند. متواطی در اصطلاح به مفهوم کلی و لفظی اطلاق می شود که معنای واحد دارد و صدق و حمل آن بر افرادش یکسان و موافق با یکدیگر است (ابن سینا 1405 ج 1 فن 2 ص 9 بهمنیار بن مرزبان ص 24 غزالی ص 52 سبزواری 1416 ج 1 ص 125ـ126). مشترک نیز لفظی است که به چند معنی به کار می رود.

 ارسطو در جدل (کتاب 1 فصل 15 106 الف س 9ـ15) پس از بیان الفاظی که چند معنی دارند (الفاظ مشترک ) و الفاظی که فقط یک معنی دارند (الفاظ متواطی ) به قسمی دیگر از الفاظ می پردازد که به گونه ای غیر از الفاظ مشترک معانی متعدد دارند. به گزارش ولفسون (ص 468) اسکندر افرودیسی در تفسیر سخن ارسطو این قسم الفاظ را مبهم و مشکک نامیده است . ارسطو در جدل (کتاب 2 فصل 3 110ب 16ـ111 الف س 7) الفاظ مشکک را چهار قسم دانسته است : 1) الفاظی که به چیزهای مختلفی که یک غایت دارند اطلاق می شوند مانند اطلاق لفظ «صحی » بر دارو و ورزش که غایت هر دو تندرستی است . مطابق آنچه در مابعدالطبیعة (کتاب 11 فصل 3 1061الف س 3ـ7) آمده این الفاظ به چیزهایی اطلاق می شوند که از یک مبدأ باشند مانند اطلاق لفظ «طبی » بر کتاب طبی و دارو و آلت جراحی (ولفسون ص 477ـ479). 2) الفاظی که به چیزهای متضاد اطلاق می شوند مانند علم موسیقی که دانش آواهای هماهنگ و ناهماهنگ است یا پزشکی که دانش تندرستی و بیماری است . 3) الفاظی که به برخی از صفات و اعراض مشترک در اشیا که تفاوت آنها فقط از حیث تقدم و تأخر است اطلاق می شوند مانند لفظ «شیرین » برای شکر و شربت (ولفسون ص 474ـ476). 4) الفاظ اضافی (نسبی ) و متشابه مانند کاربرد لفظ «قاعده » یا «مبدأ» برای پایة دیوار و قلب حیوان زیرا نسبت پایة دیوار به دیوار مانند نسبت قلب حیوان به حیوان است (فارابی ج 1 ص 92 ولفسون ص 483 نیز رجوع کنید بهارسطو جدل کتاب 2 فصل 3 111 الف س 6ـ7). ارسطو ( مابعدالطبیعة کتاب 5 فصل 6 1016 ب س 34ـ 35) تشابه را نوعی نسبت می داند در نتیجه بنا بر قول او الفاظ متشابه باید تحت الفاظ مشکک قرار گیرند. وی در کتاب نفس (کتاب 1 فصل 1 402ب س 6ـ 8) بنا بر تفسیر اسکندر افرودیسی و نیز در مواضعی از مابعدالطبیعة (کتاب 4 فصل 2 1003الف س 33ـ34 کتاب 7 فصل 4 1030 الف س 21ـ22 فصل 6 1031 ب س 13ـ14 ولفسون ص 498) به قسم پنجم الفاظ مشکک اشاره می کند. این الفاظ بر حسب تقدم و تأخر یا اولویت و آخریت بر اشیا اطلاق می شوند مانند لفظ وجود که به تصریح او بر مقولات بر حسب تقدم و تأخر اطلاق می گردد اول بر جوهر و سپس بر اعراض حمل می شود.

 در متون منطقی و فلسفی اسلامی و به پیروی از آنها در متنهای عبری در تقریر قول ارسطو از الفاظ مشکک سخن به میان آمده است (ولفسون ص 467). واژة عربی مشکک ترجمة واژة یونانی است اما در ترجمه های لاتینی آثار ارسطو از عربی لفظ معادل این اصطلاح یکسان نبوده است . در ترجمه های کهن سده های میانه واژة مشکک به لاتینی ترجمه شده است . در سدة نهم / پانزدهم در ترجمه هایی که از عبری به لاتینی صورت گرفته و نیز در ترجمه های نو لاتینی از عربی کلمة را معادل اصطلاح مشکک آورده اند (ولفسون ص 495ـ496). ولفسون (ص 496ـ497) منشأ این اختلاف را نوشته های توماس آکوئینی  و دیگر فیلسوفان مدرسی می داند که اصطلاحات فلسفی وی را به کار برده اند. او می گوید در فلسفة اسلامی الفاظ متشابه را جزو الفاظ مشکک آورده اند اما در فلسفة توماس آکوئینی واژه های مشکک ــ که وی آنها را بوضوح مشخص نمی کند ـ جزو الفاظ متشابه آمده اند و الفاظ متشابه در فلسفة او مانند الفاظ مشکک در فلسفة اسلامی به الفاظی اطلاق می شوند که نه مشترک اند و نه متواطی .

 حکیمان اسلامی بحث تشکیک و الفاظ مشکک را در منطق آورده اند و اقسام پنج گانه ای را که ارسطو برای اینگونه الفاظ برشمرده ذکر کرده اند ( رجوع کنید به فارابی همانجا ابن سینا 1405 ج 1 فن 2 ص 10ـ11 غزالی ص 53 ـ 54 ولفسون ص 470ـ473 در بارة نظر ابن رشد و ابن میمون نیز رجوع کنید به ولفسون ص 480ـ489) اما غالبا فقط قسم پنجم را در نظر گرفته و در تعریف آن گفته اند که عبارت است از لفظ مفرد کلی دارای معنای واحد که حمل و صدق آن بر افرادش یکسان و مساوی نیست بلکه به یکی از این وجوه بر افرادش صادق است : تقدم و تأخر اولویت و غیراولویت شدت و ضعف زیادت و نقصان زیادی و کمی و یا در مجموع به کمال و نقص . مشکک نامیدن آن ازینروست که چون لفظی متحدالمعنی است به الفاظ متواطی شباهت دارد اما به دلیل تفاوت و اختلاف در صدق معنای آن بر افرادش تصور می شود که لفظ مشترک است و آدمی را در تشخیص اینکه چه نوع لفظی است به شک می اندازد (ابن سینا 1405 همانجا بهمنیاربن مرزبان ص 23ـ24 نصیرالدین طوسی ص 25 علامه حلی ص 9 قطب الدین رازی ص 39 سبزواری ج 1 ص 125). سهروردی (ج 2 حکمة الاشراق ص 17) مشکک را «معنی ] عام [ متفاوت » نامیده است ( رجوع کنید بهشهرزوری ص 49 قطب الدین شیرازی ص 49). وی (همانجا) لفظ متواطی را «عام متساوق » (یا «عام متساوی ») نامیده است (شهرزوری قطب الدین شیرازی همانجاها).

 در فلسفة اسلامی به مناسبت بحث از انواع تمایز میان موجودات قسم دیگری از تشکیک بیان شده است (برای نمونه رجوع کنید به سبزواری ج 2 ص 179ـ180 طباطبائی ص 18ـ 19). این قسم از تشکیک بر خلاف قسم پیشین متعلق به حوزة الفاظ و مفاهیم نیست و عبارت است از نحوه ای تمایز میان دو شی ء که در عین اشتراک از هم متمایزند و مابه الاتفاق میان آنها عین مابه الافتراق است مثلا در تمایز اجزا و مراتب زمان مثل دیروز و امروز مابه الاختلاف عین مابه الاشتراک است یعنی سبب اختلاف «دیروز» و «امروز» حقیقت زمان و عامل اشتراک آنها نیز همان زمان است (صدرالدین شیرازی سفر اول ج 1 ص 427ـ 428 443 445 432 حاشیة طباطبائی سبزواری ج 2 ص 110 آشتیانی 1404 ص 156). ملاصدرا (سفر اول ج 1 ص 427) این قسم از تشکیک را نظر فیلسوفان اشراقی در بیان قسم دیگر از تمایز دانسته است . ملاهادی سبزواری (ج 2 ص 105) طرح این قسم تشکیک را به حکمای پهلوی نسبت داده است که از آن در باب تبیین وحدت و کثرت حقیقت وجود بهره برده اند. به گفتة سبزواری (ج 1 ص 126ـ127) در این قسم تشکیک تفاوت و اختلاف در حقیقت امر مشکک و به سبب آن است و خود حقیقت آن امر دارای عرض عریضی است که تمام و نقصان در ذات آن و به سبب آن است نه به امری زائد و خارج از آن . وی همچنین این قسم را به سبب اینکه اخص از قسم دیگر است تشکیک خاص و از آن جهت که برای خواص قابل درک است تشکیک خاصی می نامد و در مقایسه با این قسم دیگر را ــ که در باب الفاظ مفرد کلی بیان شد ــ تشکیک عامی می خواند. در نظر وی تفاوت و اختلاف در تشکیک عامی به سبب امور زائد برذات از قبیل قوابل و عوارض است و نه به نفس معنی و مفهوم بنابراین مرجع این قسم تشکیک به تواطرجوع کنید به است . به عبارت دیگر در جایی که مابه الاتحاد و مابه الاختلاف دو امر مغایر باشند حمل مفهوم واحد بر مصادیق و افرادش تنها به لحاظ مابه الاتحاد و از قبیل حمل به تواطرجوع کنید به است نه به تشکیک اما چون عامه و افراد ساده اندیش اینگونه موارد را تشکیک می پندارند به آن تشکیک عامی می گویند (سبزواری همانجا آشتیانی 1404 ص 158ـ 159 جوادی آملی ج 1 بخش 1 ص 258).

 در خصوص تشکیک خاصی این شرایط را بر شمرده اند: وحدت حقیقی معنای مشکک کثرت حقیقی چیزی که به تشکیک متصف می شود وحدت حقیقی محیط بر کثرت و ساری در آن باشد و احاطه و سریان آن مجازی نباشد کثرت حقیقی به نحو حقیقی تحت آن واحد حقیقی منطوی باشد. دو شرط اخیر به این معناست که وحدت حقیقی عامل کثرت و کثرت نیز مظاهر همان وحدت باشد و چیز دیگری در تحقق کثرت به نحو استقلال یا مشارکت نقش نداشته باشد. این شرایط چهارگانه در تحقق تشکیک خاصی نشانة تفاوت معنایی تشکیک خاصی با تشکیک عامی است . بنا بر این قول تشکیک خواندن این دو به اشتراک لفظی است (جوادی آملی ج 1 بخش 5 ص 548).

 بنا بر نظر حکیمان اشراقی تشکیک خاصی در ماهیات جاری است مانند تشکیک در حقیقت نور در مقابل مشائیان اسلامی این رأی را باطل دانسته و بر ابطال آن براهینی اقامه کرده اند (صدرالدین شیرازی سفر اول ج 1 ص 427ـ430). نزد مشائیان چون وجودات حقایق متباین اند (سبزواری ج 2 ص 111 طباطبائی ص 18) تشکیک در حقیقت وجود مردود است . اما ابن سینا در مباحثات (ص 41 ش 9) ضمن رد تباین وجودات اختلاف و تباین را به ماهیت اشیا نسبت می دهد و وجود را مشکک و از حیث شدت و ضعف مختلف می داند. ملاصدرا ( رجوع کنید به سفر اول ج 1 ص 427ـ 446 سفرسوم ج 1 ص 14ـ23) و پیروان وی تشکیک را منحصر در حقیقت وجود می دانند ( رجوع کنید به سبزواری ج 2 ص 105ـ114 طباطبائی ص 18ـ20). وی در اسفار ( رجوع کنید به همانجاها) ضمن بررسی و نقد اقوال حکیمان اشراقی و مشائی و نزاع ایشان در بارة تشکیک در ماهیت (یا به تعبیر دیگر در ذات و ذاتیات ) به بیان نظر خود و برقراری توافق میان رأی خود و حکیمان اشراقی می پردازد.

 میرزا مهدی آشتیانی (1404 ص 156ـ157) اقسام دیگری برای تشکیک به اعتبار وجود ذکر کرده است که عبارت اند از: خاص الخاصی أخص الخواصی صفاء خلاصة خاص الخاصی صفاء خلاصة أخص الخواصی و قسم دیگری بدون نام . با توجه به توضیحاتی که وی در بارة هریک از آنها داده در واقع تعابیر گوناگونی از وحدت حقیقت وجودند (نیز رجوع کنید به همو 1377 ش ص 353ـ354).


منابع :

 مهدی آشتیانی اساس التوحید: مبحث قاعدة الواحد لایصدر عنه الاالواحد چاپ جلال الدین آشتیانی تهران 1377ش همو تعلیقة رشیقة علی شرح منظومة السبزواری ج 1: المنطق قم 1404 ابن سینا الشفاء المنطق ج 1 الفن الثانی : المقولات چاپ ابراهیم مدکور قاهره 1378/1959 چاپ افست قم 1405 همو المباحثات چاپ محسن بیدارفر قم 1371ش بهمنیاربن مرزبان التحصیل تصحیح مرتضی مطهری تهران 1375ش عبدالله جوادی آملی رحیق مختوم : شرح حکمت متعالیه ج 1 بخش 1 قم 1375 ش هادی بن مهدی سبزواری شرح المنظومة چاپ حسن حسن زاده آملی تهران 1416ـ1422 یحیی بن حبش سهروردی مجموعة مصنفات شیخ اشراق چاپ هانری کوربن تهران 1355ش محمدبن محمود شهرزوری شرح حکمة الاشراق چاپ حسین ضیائی تربتی تهران 1372ش محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة تهران 1337ش چاپ افست قم] بی تا. [ محمدحسین طباطبائی نهایة الحکمة چاپ عبدالله نورانی قم 1362ش حسن بن یوسف علامه حلی الجوهرالنضید فی شرح منطق التجرید قم 1363ش محمدبن محمد غزالی معیارالعلم فی المنطق چاپ احمد شمس الدین بیروت 1410/1990 محمدبن محمد فارابی المنطقیات للفارابی چاپ محمدتقی دانش پژوه قم 1408ـ1410 محمدبن محمد قطب الدین رازی تحریر القواعد المنطقیة شرح الرسالة الشمسیة لنجم الدین عمربن کاتبی قزوینی قاهره ] بی تا. [ چاپ افست قم 1363ش محمودبن مسعود قطب الدین شیرازی شرح حکمة الاشراق چاپ سنگی تهران 1315 محمدبن محمد نصیرالدین طوسی اساس الاقتباس در عبدالله انوار تعلیقة براساس الاقتباس خواجه نصیرطوسی ج 1 تهران 1375ش هری ا. ولفسون «اصطلاح مشکک در آثار ارسطو و فلسفة اسلامی و آثار ابن میمون » ترجمة فریدون بدره ای در منطق و مباحث الفاظ : مجموعة متون و مقالات تحقیقی چاپ مهدی محقق و توشی هیکو ایزوتسو تهران 1353ش

نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۸۷ساعت ۲:۴۲ ق.ظ توسط مشرقی| |
آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند
www.Rayehe-Reyhan.Blogfa.com & www.TakTemp.ir & www.j28.ir
<>